مرحله بعدی
 
به نام خدای بی همتا

روز موعود اومد.....روزهای سخت بخش ها تموم شدن

وارد کاردیو که شدم دنیای جدید ی بود...عجیب...شاید سرجمع از کل بخش کمتر از ۱۵ روز در بخش بودم...به سفر کربلا رفتم اولین سفر...رفتن بی برنامه...بی توقع...

تموم شد سفرنامه کربلا در دست بررسی است به زودی منتشر میشود😎

وارد پووست شدیم

دغدغه ها فرق داره

تو کاردیو مریض میجنگید زنده بمونه توی پوست میجنگه زیبا بمونه

کشیک های سبک و عجیبی تو کاردیو دادم.....نه مریض اومد و نه رفت

تو کاردیو فهمیدم نوار قلب ساده پیچیده است...دکتر بودن رو کاردیو میچشی

توی پوست وارد بخش شدم صبح مریضی به رحمت ایزدی پیوست

شاید اشتباه کردم

داشت برمیگشت بهش گفتم برگردی میتونی این وضعو تحمل کنی؟

خوب میشی؟

چقدر میخوای بجنگی؟ دنیا چی داره که بجنگی؟برو راحت شو از سوختگی صد در صد و عفونت ها و دستگاهیی باهاش نفس میکشی....

رفت....قلب درد چیخ؟

این که به روح بیدار مریض بگی بزو‌نجنگ خودتو خسته نکن دنیا هیچی نداره

ادامه کشیک پوست بیکار بودم رفتم اسکرین

مریض دیدم درمان کزدم 

پزشکی واقعاااا سخته

اما یه لذت داره لذت استفاده علم در خوب کردن حال مریض و یا نجات یه مریض از وضعیت خطرناک

فقط این قسمت شو خیلی دوست دارم

بقیه اش افتضاحه

یه کشیک پوست تموم شد.....

گندترین بخشش خالی کردن اب زگیل مریض😐 بود...حس کردم برم استعفانامه مو بدم

فعلا

 دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۶  1:5  ثمرعزیزمامان :)
شهریور ۱۴۰۴
مرداد ۱۴۰۴
اردیبهشت ۱۴۰۴
فروردین ۱۴۰۴
اسفند ۱۴۰۳
مهر ۱۴۰۳
بهمن ۱۴۰۲
دی ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
دی ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
خرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آذر ۱۴۰۰
شهریور ۱۴۰۰
دی ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۷
فروردین ۱۳۹۷
اسفند ۱۳۹۶
بهمن ۱۳۹۶
دی ۱۳۹۶
آذر ۱۳۹۶
مهر ۱۳۹۶
شهریور ۱۳۹۶
تیر ۱۳۹۶
خرداد ۱۳۹۶
اردیبهشت ۱۳۹۶
فروردین ۱۳۹۶
اسفند ۱۳۹۵
آرشيو
حکمت های امام علی (ع)
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به (:پرواز قاصدک های ذهن ثمر:) می باشد .