تاریکی همیشگی
 
روزگار عجیبی بود..... 

دنیا ی وارونه ای که همه بهش عادت کرده بودن....صاف شده بود!!! 

همه چیز سعی کرده بود سرجای خودش باشه...سرجای اصلی خودش 

دیگر هیچ چیزی پیدا نمی شد 

هیچ کس , دیگری را نمی شناخت 

و راه ها گمراه کننده بودن 

همه چیز صاف بود اما وارونگی عادت شده بود.... 

مگر میشود کسی که با هوا زنده است و بدنش به هوا عادت دارد بی هوا یی را بشناسد؟ 

ماهی آب را میشناسد و بی آب میمیرد ........  

موج اگر آب نباشد راهی برای خودنمایی ندارد.... 

درخت بی برگ مثل انسان بی لبخند است 

خاک بی آب مثل چشم بی روح است 

اتاق تاریک ترسناک نیست....ترسناک تر اتاق روشن ناآشنا است . 

چیزی هست به نام عدم تاریکی مطلق!!! 

تاریک را تعریف کنید؟؟؟؟هرآنچه چشم نتواند ببیند و نتواند تشخیص دهد .....چرا که باید برای دیدن نورمرئی بتابد و سپس بازگردد 

ما همه در تاریکی زندگی میکنیم!!!! 

همه چیز نه جذب نور دارند و نه بازتابش.....بعضی اجسام هم عبور دهنده نور هستند 

و بعضی امواج نوری در حیطه تشخیص ما نیستند... 

ما همه درتاریکی هستیم

 سه شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۵  23:23  ثمرعزیزمامان :)
آبان ۱۴۰۴
شهریور ۱۴۰۴
مرداد ۱۴۰۴
اردیبهشت ۱۴۰۴
فروردین ۱۴۰۴
اسفند ۱۴۰۳
مهر ۱۴۰۳
بهمن ۱۴۰۲
دی ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
دی ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
خرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آذر ۱۴۰۰
شهریور ۱۴۰۰
دی ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۷
فروردین ۱۳۹۷
اسفند ۱۳۹۶
بهمن ۱۳۹۶
دی ۱۳۹۶
آذر ۱۳۹۶
مهر ۱۳۹۶
شهریور ۱۳۹۶
تیر ۱۳۹۶
خرداد ۱۳۹۶
اردیبهشت ۱۳۹۶
فروردین ۱۳۹۶
آرشيو
حکمت های امام علی (ع)
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به (:پرواز قاصدک های ذهن ثمر:) می باشد .